یه نوجون سالم

این وبلاگ به منظور شرکت در جشنواره نوجوان سالم ساخته شده است.

یه نوجون سالم

این وبلاگ به منظور شرکت در جشنواره نوجوان سالم ساخته شده است.

تکلم خورشید با حضرت علی(ع)

تکلم خورشید با علی(ع)

ابوذر گفت: رسول خدا (ص) به علی(ع) فرمود: هنگامی که فردا صبح وقت طلوع آفتاب شد، به صحرای بقیع برو و بر روی جای بلندی بایست، وقتی که خورشید طلوع کرد، بر او سلام کن. همانا خداوند تعالی او را امر کرده که تو را پاسخ گوید بدان چه که در وجود توست. هنگامی که فردا صبح شد، امیرالمؤمنین(ع) در حالی که ابوبکر و عمر و جماعتی از مهاجرین و انصار همراهش بودند، بیرون آمد تا این که به بقیع رسیده و بر بالای منبر بلندی ایستاد.
وقتی که خورشید طلوع کرد، فرمود: سلام بر تو ای آفریده جدید خدا و مطیع او. پس صدایی از آسمان شنیده شد که گوینده‏ای می‏گفت: و سلام بر تو باد ای اول، ای آخر، ای ظاهر، ای باطن، ای کسی که بر همه چیز دانایی. در این حال، عمر و ابوبکر و مهاجر و انصار سخن خورشید را شنیدند و بی‏هوش شدند و پس از مدتی به هوش آمدند. در حالی که امیرالمؤمنین(ع) از آن جا بازگشته بود و آنان نیز برخاستند و به سوی رسول خدا (ص) آمدند و گفتند: یا رسول الله، ما درباره علی(ع) می‏گوییم انسانی است مثل ما، ولی خورشید او را خطاب کرد آن طور که خداوند خودش را خطاب کرده.
پیامبر فرمود: چه شنیدید از او؟
گفتند: شنیدیم که خورشید گفت: سلام بر تو ای اول.
فرمود: راست گفت: او اول کسی است که به من ایمان آورد.
گفتند خورشید گفت: ای آخر.
فرمود: راست گفت، او آخرین کسی است که متعهد امر من می‏شود و مرا غسل می‏دهد و کفن می‏کند و در قبرم می‏گذارد.
گفتند: شنیدیم خورشید گفت: ای ظاهر.
فرمود: راست گفت، او آن کسی است که علم مرا ظاهر می‏کند.
گفتند: شنیدیم می‏گفت: ای باطن.
فرمود: راست گفت، همه سر مرا پنهان می‏سازد.
گفتند: شنیدیم می‏گفت: ای کسی که به همه چیز دانایی.
فرمود: راست گفت، او داناترین فرد است نسبت به حلال و حرام و سنن و واجبات و آن چه شبیه آن است.
پس برخاستند و گفتند: محمد ما را در تاریکی شدیدی انداخته است و از در مسجد خارج شدند.(28)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.